بازاریابی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تعریف لغت نامه ای
بازاریابی عبارت است از«فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن
نیازهای مصرف کنندگان.»به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته های مشتری و
تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرآیند
سودآوری برای شرکت است.بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در
زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع
است، از این رو موجب سفارش های آینده می شود. [۱]
بازاریابی، فرآیندی است که بین تواناییهای شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد می کند.
سرجیو زیمن در کتاب خود پایان عصر بازاریابی سنتی خود بازاریابی را
اینچنین تعریف می کند:بازاریابی درباره داشتن برنامه ها و ترویج ها و
تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول،
موثر واقع شوند.در مورد رستوران های غذای سرپایی، بازاریابی گاززدن ها و
هرت کشیدن ها.در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدم ها روی صندلی
ها.بحث بازاریابی درباره منفعت و نتایج است.
بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات
مربوط به جذب مصرف کننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به
نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد. [۱]
کارکرد
بازاریابی امیال و نیازهای ارضا نشده را شناسایی میکند.این مفهوم به
نقل از پارک بازاریابی ایران میباشد. همچنین ضمن تعریف و تخمین اندازه یک
بازار تعریف شده، میزان سودآوری آن را نیز اندازهگیری میکند. به عبارت
دیگر بازاریابی، بخشهایی از بازار را به عنوان مناسبترین بخش بازار برای
شرکت شناسایی و مشخص میکند که شرکت نیز توانایی و امکان عرضه خدمات به
آنها را دارد و همچنین مناسبترین محصولات و خدمات مورد نیاز آن بخش را
طراحی و معرفی میکند.
ارکان بازاریابی
بازاریابی بر پایه ۴ مقوله اصلی (معروف به 4P) به شرح زیر استوار است:
۱ - کالا یا خدمات Product۲ - توزیع Place۳ - قیمتگذاری Pricing۴ - ترویج Promotion
پیام: کسب و کار شما چه پیامی را منتقل میکند؟رسانه: روزنامه، تلویزیون، ایمیل، بیلبورد، تبلیغات در سایتهای اینترنتمخاطب: افرادی هستند که علاقه مند به محصولات و یا خدمات شما هستند.
انواع بازاریابی
بازاریابی دارای انواع مختلی است:
بازاریابی صنعتیبازاریابی مصرفیبازاریابی چندسطحیبازاریابی پارتیزانی
بازاریابی صنعتی و مصرفی
بازاریابی صنعتی به عنوان آن دسته از عملکردها و فعالیتهای تجاری و
بازرگانی تعریف شدهاست، که فرایندهای مبادله را بین تولید کنندگان و
مشتریان سازمانی تسهیل میکند. ماهیت بازاریابی صنعتی را میتوان، خلق ارزش
برای مشتریان به وسیله ارائه کالاها و خدماتی دانست که نیازهای سازمانی و
اهداف آنها را تحقق میبخشد.
به تعریفی جامع، فرآیند کشف، ترجمه خواستههای مشتریان صنعتی و نیازها و
الزامات آنها به محصولات و خدمات ویژه جهت ارتباط موثر شیوههای توزیع،
قیمتگذاری، خدمات پس از فروش، متقاعد کردن بیشتر و بیشتر مشتریان برای
استفاده مستمر از این محصولات و خدمات را بازاریابی صنعتی مینامیم. این
نوع بازاریابی در مقایسه با بازاریابی مصرفی
تفاوتهایی دارد که اینگونه میتوان بدان اشاره کرد. اول اینکه گرچه در
بازاریابی صنعتی همانند بازاریابی کالاهای مصرفی، نیاز به شناخت بازارهای
هدف و تشخیص نیاز این بازارها و طراحی محصولات و خدمات مناسب برای تامین
خواستههای بازار وجود دارد، ولی باید توجه کرد که در مقایسه با بازاریابی
مصرفی، بازاریابی صنعتی در حوزه مدیریت عالی قرار دارد.
در بازاریابی صنعتی نقش خصوصیات و ویژگیهای محصول خیلی مهم و حیاتی است و
عرضه کنندگانی که خصوصیات مورد نظر مشتریان را تامین نکنند مورد انتخاب
قرار نخواهند گرفت. در مقایسه با بازاریابی مصرفی، قیمت در بازاریابی صنعتی
نقش جداگانهای دارد. در بعضی موارد مشتریان صنعتی حاضرند قیمت بیشتری
دهند ولی در عوض از تحویل به موقع و کیفیت محصولات خدمات اطمینان حاصل کنند
و حتی در موارد دیگری مثل مناقصههای خرید نقش قیمت پراهمیتتر میشود. در
بازاریابی صنعتی، بازاریاب باید به این نکته واقف باشد که تقاضای کالاهای
صنعتی از تقاضای مصرف کننده نهایی ناشی میشود، یعنی تقاضا برای یک محصول
بستگی به نحوه استفاده از آن در ارتباط با محصولات دیگر دارد. گاهی
بازاریاب صنعتی سعی میکند با تبلیغات، تقاضای مشتری نهایی را تحریک کند تا
تقاضا برای کالاهای صنعتی خودرا افزایش دهد
۹۰/۱۰/۲۵
۰
۰
مشاور بازاریابی و فروش دکتر علی خویه khooyeh.ir